مفرد مؤنث غائب



و مادر بودنم 

 

 

 

 قبل از باز کردن این صفحه  کلی کلمات و جملات زیبا سر هم کرده بودم که برای این پست پیاده کنماما الان واقعا به شدت و حدّت سخت بودنش پی بردم

 

تا الان اسم‌های انتخابی زیادی داشتم برا دخترم اما الان قطعی‌ترینش جانان یا آیه‌ست

 

احتمال اینکه تغییر کنه هم هست حتی:)

 

 توی آمال خودم  قراره مادری  باشم   که در کنار مهربونی و اینکه حتی حاضره جونش رو فدای بچه‌ش کنه،مستقل بودن رو یاد فرزندش بده

 

 این رو متوجه بشه که درسته من و پدرش همیشه پشتش هستیم اما کسی که قراره گلیم‌اش  رو از آب دربیاره فقط و فقط خودشه 

 

دوست ندارم مهربون و دلسوز بودن من نسبت بهش بشه  عادت یا حتی نقطه ضعف‌اش و دلیلی بر اینکه اون همیشه چشم اتظار کمک و حمایت باشه حتی وقتی چندین و چند ساله شد

 

بهش یاد می‌دم خودش رو جوری که هست بپذیره و و اونقدر اعتماد به نفس کافی داشته باشه که با هیچ حرفی که به مذاقش خوش نیومد فرو نریزه. حتی تلخ ترین حرف­ها . حتی مشکلایی که بروزش دست خودش نبوده (امیدوارم هیچ وقت همچین حسی رو تجربه نکنه)

 

دوست دارم یه روزی یه جایی نوشته باشه که اگه صد بار دیگه قرار بود به دنیا بیام قطعا دوست داشتم بچه‌ی همین مادر و پدر باشم

ممنون از شروع کننده­‌ی این چالش بلاگردون و فرشته­‌ی عزیز که توسط اون دعوت شدم^_^

 من نیز دعوت می­کنم از خانم مارچ و گلاویژ و واران عزیز:)



آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

movineh مشاور مذهبی (خدا) (امام حسین) سردرگمم دل نوشته کتابخانه عمومی شهدای خلیج فارس ابوموسی venosgrafikb بچه ممتاز ها مک پلاس دانلود سرا